م.ر .ت.ض.ی

ساخت وبلاگ
زمان دبیرستانم یه پسره بود اسمش علی بود بهش میگفتن علی پنگوئن  پاهاش پرانتزی بود  این علی پنگوئن باباش پولدار بود  یه خانواده سرشناس بودن اینم بچه ی اخرشون بود اقا این پسره روانی بود اون زمان که ما ۱۵ ،۱۶ ساله بودیم  فک کنم اون ۲۲، ۲۳ساله بود قشنگ علائم یه ادم که مشکل روانی دارن رو داشت خوشش میومد دخترا ازش بترسن  مثلا یکی از دوستام دوست پسر داشت مدرسه که تعطیل میشد میخواست بره مثلا اون کوچه ای که با دوست پسرش قرار داشت این علی پنگوئن میومد جلوشو میگرفت  و میگفت حق نداری بری ،نمیزارم از این کوچه رد شی الکی ها! کلا روانی بود این شدیدا منو اذیت میکرد  میدید من ازش نمیترسم حرصش میگرفت مثلا با موتور یهو میومد سمتم که بترسم  یا به همه میگفت من باهاش دوستم از بی تفاوتیم بدجور حرص میخورد بعداز یه مدتم سعی کرد واقعا باهام دوست بشه حتی گفت میام خواستگاری من قصدم ازدواجه اون زمان یه کم وسوسه شده بودم که برم و زنش بشم ولی اخرش گفتم نچ! اینم بیشتر از قبل بامن دشمن شد! تا اینکه ۵ سال پیش علی پنگوئن زن گرفت، با یه دختر دهه هشتادی خیلی& م.ر .ت.ض.ی...
ما را در سایت م.ر .ت.ض.ی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2khayatbashie بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:28

 تا حالا  فکر کردید بهترین دعایی که واسه خودتون میتونید بکنید چیه؟ به نظر من بهترین دعا اینه که از خدا بخواییم اخر و عاقبتمونخوب باشه یه چیزی میخوام براتون تعریف کنم که قلبمو مچاله کرده... گفته بودم که موقت بخشم عوض شده و شیفتامم زیاد شده این بخشی که من هستم اسمش قرنطینه س! قرنطینه واسه مددجوهاییه که رفتن مرخصی، حالا مرخصی چیه؟مرخصی یعنی خانواده ها میان  مددجو رو برای مدت زمان  خاصی میبرن خونه و سر موعد مقرر برمیگردوننشون  همین جا. قبلا که کرونا نبود بچه ها که از خونه برمیگشتن یه راست میرفتن بخش خودشون ولی از وقتی کرونا شروع شد در بدو ورود بچه ها ازشون ازمایش میگیرن که کرونا نداشته باشن ،اگه کرونا داشتن که اصلا مددجو رو تحویل نمیگیرن،و خانواده موظفه مددجو رو ببره و بعد از بهبودی برگردونتش،حالا اگه  جواب ازمایش منفی بود و مددجو  کرونا نداشت باید ۱۴ روز تو بخش قرنطینه بمونه بعداز اتمام ۱۴ روز دوباره ازش ازمایش میگیرن و اگه هیچ مشکلی نبود میفرستنش بخش خودش پس ما تو قرنطینه با بچه های بخشای دیگه کار میکنیم، روز اولی که من رفتم قرنطینه یه مددجو ا م.ر .ت.ض.ی...
ما را در سایت م.ر .ت.ض.ی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2khayatbashie بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:28

اقا سلام علیکوم خوبید؟ من امروز خوبم چندوقت پیش عمه م به مامانم گفته بود که چندساله که حامی دوتا پسر بچه شده مامانمم شماره اون مرکز و گرفته بود که با بابام حامی بشن دیروز مامان گفت زنگ بزن ببین جه جوریه زنگ زدم بچه ها ،بچه هایی هستن که تحت پوشش کمیته امدادن بی سرپرست و بد سرپرست اینکه مامانینا چیکار‌کردن بماند ، منم تصمیم گرفتم حامی یه بچه بشم به مددکار گفتم پیشنهاد خودت چیه؟ گفت من بهت میگم بهتره  بچه ی بد سرپرست انتخاب کنی چون بچه های بی سرپرست معمولا زود حامی میگیرن ولی بچه های بد سرپرست خیلی سخت حامی پیدا میکنن گفتم باشه یکیو بهم معرفی کن  گفت یه مورد داریم که مادرش از پدرش جدا شده مادرش سرطان سینه داره و سرطان پیشرفت کرده  گفت خیلی نیازمندن  گفتم همین بچه رو میخوام  امروز کاراش انجام شد عکس بچه رو برام فرستادن اسمش اندیاس و متولد ۵ اردیبهشت سال ۹۲ فردا تولدشه☹ از وقتی عکسشو دیدم یه حسی خوبی گرفتم که نگو من اینجا به خودم قول میدم تا روزی که زنده م و این بچه نیاز داشته باشه ازش حمایت میکنم شاید اندیا باعث شه که امید منم به زندگی بیشتر شه...... Adblock t م.ر .ت.ض.ی...
ما را در سایت م.ر .ت.ض.ی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2khayatbashie بازدید : 123 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:28